چکیده
انقلاب اسلامی ایران یکی از رخدادهای بی نظیر دوران معاصر و فجر جدیدی در تاریخ بشریت است که منشأ آثاری بس شگرف در ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… در داخل و خارج از ایران گشت. به یقین شجره طیبه این انقلاب با بهره گیری از چشمه زلال معارف و اعتقادات دینی مردم نستوه و فداکار ایران و با تکیه بر ریشه های استوار پیشینه فرهنگی و سیاسی و اجتماعی آنان بارور و پرثمر گشت.
ضرورت بررسی چیستی و نیز علل و عوامل ظهور این پدیده و شناخت آثار و برکات آن بر کسی پوشیده نیست. آنچه در این نوشتار تقدیم می گردد، اشاراتی به دیدگاه مقام معظّم رهبری درباره این انقلاب است که به موضوعاتی از قبیل مفهوم انقلاب اسلامی، ضرورت آن، اُلگو و رمز پیروزی و پیام آن و نیز آرمان، اهداف، اصول و ارکان انقلاب اسلامی و همچنین مخالفین، دستاوردها، آسیب ها، تهدیدات و رمز تداومش می پردازد.
کلید واژه ها: مقام معظم رهبری، انقلاب، اصول انقلاب اسلامی، اهداف انقلاب اسلامی، دستاوردهای انقلاب اسلامی، آسیب های انقلاب اسلامی و تداوم انقلاب اسلامی
مفهوم انقلاب اسلامی
نخستین گام در مطالعه هر پدیده، تبیین مفهومی آن است. شاید به تعداد اندیشمندانی که در مورد انقلاب قلم زده اند، تعاریفی از انقلاب ارائه شده باشد. این تعاریف کم و بیش وجوه اشتراک و اختلاف نسبت به یکدیگر دارند و هر یک از آنها زاویه ای از زوایای انقلاب را آشکار می سازد. آنچه مسلم و قطعی است این که بر روی هیچ تعریف مفهومیِ رضایت بخش و مورد پذیرش عموم، اتفاق نظر وجود ندارد.
در کالبدشکافی تعاریف انقلاب به مؤلفه هایی نظیر دگرگونی بنیادین و ساختاری، تغییر نهادها، جابه جایی نخبگان، خشونت و بی نظمی و… برمی خوریم که بر اساس تحلیل انقلاب های جهان، در تعریف انقلاب جای گرفته اند. وقوع انقلاب اسلامی ایران که یکی از بزرگ ترین پدیده های تاریخ در قرن بیستم بوده و در زمره مهم ترین جنبش های سیاسی ـ اجتماعی به شمار می آید، تعاریف موجود و نیز نظریه های انقلاب را به چالش کشید و ضرورت ارائه تعریف جدیدی از انقلاب را به دنبال آورد.
وجه عدم اتفاق نظر در درک مفهومی انقلاب، مربوط به پیچیدگی آن به عنوان یک پدیده اجتماعی است که به پیچیدگی و ناشناختگی انسان برمی گردد. با این وجود گفتنی است که شاید بتوان از طریق درک اشارت و رمزهای ضمنی اینگونه دگرگونی ها، به تصوری رضایت بخش از معنای انقلاب دست یافت.
انقلاب اسلامی خصوصیات منحصر به فردی دارد که آن را از دیگر انقلاب های جهان ممتاز می سازد و مفهوم جدیدی از انقلاب به دست می دهد. برخی از این خصوصیات از نظر خلف صالح معمار بزرگ انقلاب اسلامی از این قرارند:
1 ـ برخورداری از پشتوانه عظیم فلسفه و فقه و معارف شیعه در طول هزار سال،
2 ـ انقلاب اجتماعی همه جانبه همراه با تحول بنیادین در زندگی انسان ها،
3 ـ استواری بر پایه فرهنگ و اعتقاد و ایمان در مراحل اوج گیری و سازندگی انقلاب،
4 ـ بهره مندی از رویکرد ارزشی و هدف گیری اصلاح مفاسد جهانی و بشری،
5 ـ حاکم سازی فرهنگ توحیدی به جای فرهنگ الحادی و استبدادی،
6 ـ شکل گیری بر مبنای نظم و انضباط انقلابی.
با توجه به این خصوصیات است که انقلاب اسلامی یک تفسیر اسلامی و الهی بوده و به معنی زنده کردن دوباره اسلام است؛ چنان که رهبر معظم انقلاب می فرماید:
انقلاب یک تفسیر اسلامی و الهی است. ما انقلاب را یک تحوّل اخلاقی، فرهنگی و اعتقادی می دانیم که به دنبال آن ها تحول اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و آنگاه رشد همه جانبه ابعاد انسان ها می آید. همان طور که در آیه قرآن است «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» هر وقت انسان ها خصلتهای بد، ضعفها، نقص ها و بی ایمانی ها را در خودشان تغییر دادند، اوضاع و احوال اجتماعی آنها تحول پیدا خواهد کرد. هیچ چیز هم جلوگیر آن نخواهد بود. برای شروع این حرکت و تحول همگانی، انسان ها باید احساس تکلیف کنند.
ضرورت انقلاب اسلامی
بسیاری از صاحب نظران علل وقوع انقلاب اسلامی در ایران را بررسیده اند و به نحوی کوشیده اند تا یکی از نظریه های ابراز شده از سوی اندیشمندان غربی درباره انقلاب را بر انقلاب اسلامی تطبیق نمایند. آنان ضرورت وقوع انقلاب اسلامی را بیشتر در عواملی نظیر مدرنیزاسیون، توطئه ی خارجی، اقتصاد و مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی دانسته اند. در حالی که با کالبدشکافی دقیق انقلاب اسلامی ایران به تطبیق ناپذیری این نظریات بر آن حکم خواهیم نمود.
در دیدگاه مقام معظّم رهبری، انقلاب یک ضرورت طبیعی بر اساس سنّت های الهی بود. توضیح اینکه؛ نظام هستی به عنوان مظهر و تجلّی اراده و مشیّت الهی، مشمول قوانین و سنّت هایی است که نه تغییرپذیرند و نه جایگزین بردار. بشر چه بخواهد و چه نخواهد و قدرتمندان چه راضی باشند و چه نباشند، این سنّت ها تحقق می پذیرند. یکی از این سنّت ها تجلّی حق و پیروزی آن بر باطل است. یعنی جریان هستی و اداره امور عالم و نیز اعمال اختیاری انسان باید با تدبیر الهی و متکی بر معرفت صحیح اداره شود تا سعادت او تأمین و تضمین گردد.
بنابر این اگر روزی جامعه اسلامی که نماد جریان حق است منحرف شود و به جایی برسد که هم مردم به فساد کشیده شوند و هم حکومت ها فاسد گردند و در نتیجه جابجایی خوب و بد، معروف و منکر و حق و باطل در عرصه حیات اجتماعی صورت گیرد، خداوند شرایط را به گونه ای محقق می سازد که گروه خداپرستان و مؤمنان قیام کنند و جامعه را از فساد به صلاح برگردانند؛ همان طور که حادثه عظیم عاشورا در تاریخ اسلام از مصادیق روشن آن است. مقام معظم رهبری با توجه به این سنت الهی است که می فرماید:
من احساس می کنم که انقلاب اسلامی یک ضرورت بود برای اسلام. یک نیاز بود برای مسلمین. سنّت الهی بود برای حفظ دین و حفظ احکام الهی. مطلب بعدی این است که انقلاب اسلامی یک حادثه تاریخی است نه یک حادثه منطقه ای. اساساً انقلاب، هر انقلابی در جغرافیای انسانی مثل زلزله و آتشفشان در جغرافیای طبیعی است. زلزله و آتشفشان از لحاظ اصل بروز ناشی از تکاثف انرژی های مختلف طبیعی است. انقلاب هم در جغرافیای انسانی، ناشی از انباشته شدن انرژی های انسانی و انفجار این انرژی هاست.
بر اساس این قانون الهی بود که اوضاع و احوال جهانی و نیز اوضاع و احوال تاریخی کشور ایران اقتضا می کرد این تحول عظیم رخ دهد و نظام سلطنتی به نظام الهی و مردمی تبدیل شود، یعنی نظامی بر پایه ارزشهای معنوی که دنیا در نهایت درجه از آن دور بود، به وجود آید. دنیایی که غرق در مادی گری و فساد و فحشا شده و معنویتش ضعیف و ضعیف تر شده بود، هرگز باور نمی کرد و نمی کند که بتوان انقلابی بر مبنای حکم خدا به وجود آورد. امّا این معجزه در ایران رخ داد و پایگاه نجات دنیا از فساد و تباهی و رنجهای روحی شد و چنان شد که مستضعفان جهان، آمال و آرزوهای خود را در آن قابل تحقق یافتند.
برای تحقق وعده الهی که پیروزی اسلام بر همه کفر و الحاد و پیروزی ارزشهای الهی بر همه مادی گری های کوته نظرانه است، ضرورت داشت اسلام خودش را در عصر غربت دین بنمایاند و در عرصه حیات اجتماعی بشر مطرح سازد. از اینجا بود که خدای متعال چنین مقدّر کرد که این کار به دست یکی از شایسته ترین و برترین بندگانش عملی شود و شد.
بر پایه این سنّت الهی گرچه قدرتمندان و زورمداران جهان در مسیر دستیابی انقلاب به اهدافش سنگ اندازی و مانع تراشی می کنند، ولی به فضل الهی اگر مردم شریف ایران ایمان را با عمل صالح قرین سازند، هیچ قدرتی یارای مقاومت در برابر آنان را ندارد و چنین ملّتی قله های مرتفع عزّت و افتخار را یکی پس از دیگری فتح خواهد کرد. زیرا در کار خدا طفره نیست و طبیعت و فطرت عالم این است که به سمت کمال برود. به همین دلیل است که رهبر و ملت ایران، توحید، معنویت و دین داری را که شعار انقلاب حضرت مهدی(عج) است، شعار انقلاب اسلامی قرار داده و آن را زمینه و مقدمه ای برای انقلاب حضرت مهدی (عج) می دانند. شکی نیست، چون این انقلاب بر طبق سنّتهای الهی است، با صبر و توکّل به خدا پیش می رود و به اهداف خود نیز خواهد رسید.
حاصل کلام اینکه انقلاب اسلامی بر اساس یک ضرورت طبیعی و تاریخی و مبتنی بر قواعد و سنن الهی به وقوع پیوست و بر اساس همین قاعده نیز به راه خود ادامه خواهد داد. مقام معظم رهبری می فرماید:
انقلاب ما و حرکت ما اسلامی است. از جهت دیگر برای مردم دنیا امروز بسیار می تواند آموزنده باشد و به عنوان یک تجربه ملموس و عملی مطرح بشود. انقلاب ما از باب انطباق با سنت هایی که در قرآن برای نهضت ها و تحولات جهانی و تحولات اجتماعی ذکر شده، از جهت انطباق با این پیشگویی های قرآن و قوانینی که ذکر می کند و سنن الهی نیز اسلامی است. تفسیر و تحلیل قرآن نسبت به تحولات اجتماعی عمیقاً مغایر با تحلیل و تفسیری است که مکاتب مادی ذکر می کنند. در قرآن کریم برای تحولات مادی یک اصول و نقاط عطف و انگیزه ها و اهرم ها و عوامل دیگری ذکر شده، غیر از آنچه که در تحلیل ها و تفسیرهای مادی وجود دارد. ما نگاه می کنیم می بینیم عیناً آنچه در انقلاب ما اتفاق افتاد منطبق بر همین تفسیرها و تبیین های الهی است که سنن آفرینش را برای ما بیان می کند.
الگوی انقلاب اسلامی
قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران با توجه به حاکمیت دو تفکر اومانیسم و ماتریالیسم در جهان، چنان القا می شد که نظام های حکومتی منحصراً باید به یکی از دو شیوه لیبرال دموکراسی یا سوسیال دموکراسی باشد و چنانچه انقلابی در جهان رخ دهد، چاره ای جز اتکا به تفکر اومانیسم و یا ماتریالیسم نداشته و باید تحت حمایت یکی از دو بلوک شرق یا غرب باشد. بر این اساس بسیاری از نظریه پردازان انقلاب بر آن بودند که انقلاب اسلامی ایران را در چارچوب یکی از این دو تفکر تحلیل نمایند در حالی که انقلاب اسلامی هم در تأسیس و پیروزی و هم در اهداف و سیر حرکت خود، جدای از این دو تفکر بود. بلکه چالشی علیه نظام اختاپوسی سرمایه داری دنیا از یک طرف و نظام الحادی مارکسیستی از طرف دیگر بود و چون مستقل بود با هیچ کدام کنار نیامد.
در حقیقت انقلاب اسلامی در عصر غربت دین که دین به عنوان مخدّر جامعه معرفی می شد، به وقوع پیوست و شعار ضرورت مهندسی دین در حیات فردی و اجتماعی بشر را سرلوحه خویش قرار داد و الگوی خود را بعثت پیامبر(ص) در صدر اسلام و رسالت خود را نیز رسالت انبیاء معرفی کرد. همان گونه که اسلام، یک مکتب و طرحی برای زندگی و اساساً یک انقلاب است، بالطبع انقلابی که متکی به آن باشد، خاصیتش نیز خاصیت اسلام است. نظر به الگوپذیری انقلاب از بعثت پیامبر اعظم(ص)، رهیافت شباهت جویی بین این دو، ما را به یگانه و منحصر به فرد بودن انقلاب اسلامی در دوران معاصر رهنمون می سازد. مقام معظم رهبری می فرماید:
عین همین بعثت با یک تفاوت در جامعه ما و در زمان ما به وجود آمده است، آن تفاوت این است که بعثت آن روز به معنای بیدار شدن یک انسان و پیغمبر شدن او بود و در بعثت امروز دیگر رسالت در آن نیست بلکه بعثتی در راستای بعثت پیغمبر است؛ یعنی همینطور که پیغمبر اسلام وقتی مبعوث شد جامعه زمان خودش را بیدار کرد. ما امروز یک بار دیگر با ندای پیامبر، با فریاد بعثت رسول گرامی بیدار شدیم.
در تحلیل نهضت انبیاء روشن می شود که پیامبران سه وظیفه عمده به عهده داشتند؛
الف ـ تعلیم معارف، جهان بینی، مقررات و احکام الهی،
ب ـ تربیت و تزکیه مردم و رشد دادن و شکوفا ساختن استعدادهای آنان برای اداره خویش،
ج ـ مدیریت بالفعل جامعه و تشکیل و اداره نظام حکومتی.
ما نیز بر طبق حکم الهی امروز چنین الگویی را برای خود برگزیده ایم و انقلابمان را منطبق بر حرکت اسلامی صدر اسلام می دانیم و شک نداریم که انقلاب اسلامی مثل بعثت و پیام نبوت منطبق با قوانین آفرینش و خواست و اراده الهی است و ملت رشید ایران در مبارزه خود چونان مسلمانان صدر اسلام با ایثار و فداکاری همان هدف را تعقیب کرده و خط بعثت آنان بر خط کفر و الحاد و طغیان و شیطنت به پیروزی می پیوندد و پیروزی حق بر باطل آشکار می شود.
مقام معظم رهبری معتقدند امام راحل (ره) برای حیات دوباره اسلام درست همان راهی را پیمود که رسول اعظم(ص) پیمودند و فلسفه انقلاب نیز همان حرکت نبوت ها در طول تاریخ برای حمایت از مستضعفان و کوبیدن گردن کشان و سلطه گران و طاغوت ها به سنگ است. ایشان وجوه شباهت فراوانی را میان انقلاب اسلامی ایران و صدر اسلام در زمینه های دوران تبلیغ، کادرسازی، مبارزه، جنگ ها، شهدا و جانبازان، مخالفین و ترفندهای آنها و… یادآور می شود که حاکی از الگوپذیری انقلاب ما از صدر اسلام و انقلاب پیامبر(ص) است.
پیام انقلاب اسلامی
هر انقلابی نظیر زلزله یا آتشفشان تأثیرات کم و بیش منطقه ای و بین المللی دارد و برای ایجاد عمق استراتژیک خود، پیامی را عرضه می کند. هر چه پیام انقلاب پرجاذبه تر باشد، انسان های بیشتری به پذیرش و حمایت و الگوپذیری از آن روی می آورند. انقلاب اسلامی ایران که امتیاز اساسی اش، اتکای به جهانبینی اسلامی بود، در زمانی به وقوع پیوست که حرکتهای لیبرالی و سوسیالیستی جاذبه خود را از دست داده بودند. گرچه بسیاری از روشنفکران چپ گرا همچنان القا می کردند که تنها ایدئولوژی بسیج کننده ملت ها، مارکسیسم است.
انقلاب اسلامی مردم ایران این پیام را به دنیا عرضه کرد که بسیج کننده ترین ایدئولوژی ها اسلام است و اسلام مکتبی است که نه تنها توانایی سازماندهی یک مبارزه عظیم را دارد، بلکه در دوران پیچیده عصر ماشینی با همه معارضه ها و تضادهایی که سیاستهای جهانی دارد، قادر به حل مشکلات جامعه و اداره آن بوده و بقا و ماندگاری اش را تضمین می کند. به عبارت دیگر انقلاب اسلامی ایران، گشودن جبهه تازه ای فراروی همه انسان های مظلوم و محرومی است که از نارسایی و نابسامانی تمدن تحمیلی استعماری رنج می برند و شعار نه شرق و نه غربی این انقلاب، بیانگر نفی هر گونه ظلم و ستم بر بشریت است. برخی از پیام های انقلاب اسلامی را می توان به صورت زیر برشمرد:
1 ـ لزوم خروج انسان از یوغ بردگی و بندگی طاغوت و رستن از ذلت و خواری،
2 ـ روی آوردن به عبودیت خدا و رستگاری،
3 ـ برآشفتن در مقابل همه بدی ها و کجی ها و نابسامانی ها،
4 ـ مبتنی بودن حکومت و قدرت سیاسی بر پرهیزکاری، عدالت و حقیقت،
5 ـ ضرورت دین گرایی و خدامحوری و نیز بازگشت از مسیر انحرافی دوران غرور جاهلانه شکوفایی علم.
حاصل سخن در یک کلام این که پیام انقلاب، پیام معنویت است، یعنی بشرِ سرگشته امروز که از عدم تأمین نیازهای برتر و والاتر و ندیدن و نداشتن صفا و محبّت و مهربانی و نیافتن نوعی معرفت والا به ستوه آمده است، به دنبال مکتبی است که علاوه بر تأمین نیازهای مادی، نیازهای معنوی او را نیز برآورده سازد و چون شاهد بود هر جایی که این انقلاب نفوذ کرد، معنویت را هم با خود به آنجا برد، گمشده خود را در پیام انقلاب اسلامی یافتنی دید. بنابراین با قاطعیت می توان گفت رویکرد دین گرایی حاضر که در اطراف و اکناف جهان معاصر روبه توسعه و گسترش نهاده، محصول و ثمره دریافت این پیام است.
آرمان و اهداف انقلاب اسلامی
ارزش و اهمیت هر انقلابی بسته به آرمان و اهدافی است که تعقیب می کند. بزرگی و کوچکی آرمان ها و اهداف تا حدود زیادی تعیین کننده میزان هزینه ای است که برای هر انقلابی باید صرف کرد. هر چه آرمان ها و اهداف یک انقلاب، متعالی تر و پرجاذبه تر باشد، تحمل سختی ها و فشارها در مسیر دستیابی به آنها، آسان تر و شیرین تر خواهد بود. انقلاب اسلامی ایران نیز از ابتدا آرمان ها و اهداف مشخصی را برای خود ترسیم نمود و رهبر و ملت از آغاز تا کنون در جهت دستیابی به آنها از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند. برخی از آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی به دیدگاه مقام معظم رهبری عبارتند از:
1 ـ عدالت خواهی،
2 ـ تربیت و تزکیه انسان و در نتیجه جامعه سازی بر مبنای آن،
3 ـ تشکیل نظام توحیدی و تلاش برای دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی،
4 ـ دستیابی به حیات طیّبه،
5 ـ برخورداری از رفاه، امنیت، دانش، عزت سیاسی، استقلال اقتصادی و رونق تجاری،
6 ـ حاکمیت اسلام و قرآن در زندگی بشر،
7 ـ تکریم انسان و نفی فقر و فساد و تبعیض و در نتیجه احساس خوشبختی و سعادت،
8 ـ باز گرداندن عزّت اسلامی به مسلمانان.
علاوه بر موارد یادشده، اهداف دیگری نظیر استقلال، آزادی، رشد معنوی، تعالی مادی، ایجاد محیط امن و باکرامت و… نیز جزء اهداف انقلاب به حساب می آیند. مقام معظم رهبری در این باره می فرماید:
دین یک نظام اجتماعی به بشر ارائه می کند و نه فقط یک سلسله عبادات و عادات. هرچند عبادات و عادات نیز انباشته از روح زندگی و در جهت همان نظام است و این نظام اجتماعی مبتنی بر همان جهان بینی است و ساخته به شکل آن است. آزادی و برابری انسان ها، عدل اجتماعی، خودآگاهی افراد جامعه، مبارزه با کژی و زشتی، ترجیح آرمان های انسانی بر آرزوهای شخصی، توجه و یاد الهی، نفی سلطه های شیطانی و دیگر اصول اجتماعی نظام اسلامی و نیز اخلاق و رفتار شخصی و تقوای سیاسی و شغلی، همه و همه ملهم و زاییده آن جهان بینی و برداشت کلی از جهان و انسان است. اسلام، نظام های مبتنی بر زور و قلدری و زاینده ظلم، جهل، اختناق، استبداد، تحقیر انسان و تبعیض نژادها، ملت ها، خون ها و زبان ها را رد می کند و غلط می شمرد و با هر آن نظام و کس که به ستیزه نظام اسلامی کمر بندد، با شدت و مقاومت می ستیزد و به جز آن، با همه انسان ها چه هم کیش و چه ناهم کیش به محبت و مساعدت امر می کند. بر چنین پایه ها و با چنان هدف هایی انقلاب اسلامی در ایران پدید آمد و نظام جمهوری اسلامی را بنا نهاد.
رمز پیروزی انقلاب اسلامی
شکل گیری و پیروزی هر انقلابی به مؤلفه ها و عوامل گوناگونی وابسته است. بدیهی است برخی عوامل وجه غالب را به خود اختصاص داده و نقش مضاعفی را در پیروزی انقلاب ایفا می کنند. به دیدگاه مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی مردم ایران به نیروی اتحاد، اسلام و اتکای به خدا و نیز قدرت اراده و تن دادن به فداکاری و مجاهدت پیروز شده است. برخی از عوامل پیروزی انقلاب عبارتند از:
1 ـ مطابقت انقلاب اسلامی با سنتهای الهی،
2 ـ ایمان عمیق، آگاهانه و راسخ مردم به اسلام ناب،
3 ـ تکیه بر مفهوم واقعی شعار الله اکبر،
4 ـ تعظیم شعائر الهی و اسلامی به ویژه عزاداری ها در محرم و صفر،
5 ـ روشنگری و فداکاری روحانیت اصیل و متعهد به عنوان جلودار نهضت.
در یک کلام می توان رمز پیروزی انقلاب اسلامی را در ایمان و اعتقاد مردم به اسلام و نیز تسلیم در برابر فرمان خدا و صبر و فداکاری و استقامت در مسیر انقلاب جست وجو نمود.
اصول انقلاب اسلامی
نظر به اینکه انقلاب اسلامی زیربنای فعالیت خود را اسلام و قوانین خدا قرار داده است، مثل خود اسلام دارای احکام ثابت و متغیر بوده و هست. بنابراین با تکیه بر اصل توحید می توان موارد زیر را جزء اصول انقلاب به شمار آورد:
1 ـ پایبندی به اسلام و قرآن،
2 ـ دفاع از محرومان و مستضعفان،
3 ـ عدم گرایش به قدرتهای شرقی و غربی،
4 ـ تحقق عدالت اجتماعی،
5 ـ تعلیم و تربیت اسلامی،
6 ـ نفی سلطه و حاکمیت ظالمانه قدرت های زورگو،
7 ـ عدم خوف و هراس از تهدیدات قدرتهای مادی و امیدواری به نصرت و امداد الهی،
8 ـ تکریم انسان به معنی واگذاری حقیقی حق تصمیم گیری و تعیین سرنوشت به انسان،
9 ـ فراهم سازی راه کمال جویی و تقرب انسان به خدا و جلوگیری از منحصر و محدود سازی او در خواهشهای جسمی و جنسی.
حاصل سخن این که همه مسائلی که به عنوان مبانی اندیشه سیاسی اسلام به حساب می آیند، در زمره اصول انقلاب اسلامی به شمار می روند.